مراحل طراحي و ساخت بي ام و ، مفتاح رهنورد ، لگوي بي ام و ، بي ام و ، برند بي ام

شركت مفتاح رهنورد يكي از شركتهاي فعال در كشور است كه با بكارگيري دانش فني و نيروهاي متخصص و نظامهاي مديريتي در زمينه واردات خودرو فعاليت مي نمايد. ديدگاه كلان مديريت شركت, توجه به اصول كيفيت است كه به عنوان اصل اساسي و هميشگي سازمان مي باشد.

مراحل طراحي و ساخت بي ام و

۱۱ بازديد

مراحل طراحي و ساخت بي ام و

مراحل طراحي و ساخت  بي ام و

شايد هنگامي كه شركت BMW كه به منظور توليد موتور جت هاي جنگنده نيروي هوايي آلمان شكل گرفت، مؤسسان شركت فكر نمي كردند لوگوي آن كه انتزاعي از تصوير روبه روي يك موتور جت با ملخ هاي گردانن است، روزي تبديل به نماد خودروهاي لوكس و اسپورت دنيا شود. به راستي چرا اين برند به جايگاه كنوني خود رسيد؟ چرا محصولات آن، مفهوم تيز و فرز بودن را همراه با نوعي وقار و تشخيص به همراه دارند. با توجه به رقباي ريز و درشت شرقي و آمريكايي كه همواره مترصد خارج كردن اين رقيب قدرت مند در دنياي تجارت خودرو هستند، اين امر اتفاقي نيست و ناشي از يك سري فعاليت هاي پيچيده و مستمر در خلق مدل هاي جديد است.

تمامي تفكرات براي آينده اين برند در مراكز تحقيقاتي BMW شكل مي گيرد كه همواره با پرده ضخيم حفاظتي به منظور محرمانه بودن نوع تفكر BMWW در مورد محصولات جديد، از آن حفاظت مي شود.

با نگاهي به سوابق طراحان BMW، به نام هايي بزرگ نظير: ديويد راب، آدريانا ون هويدونك، گرت ولكر هايد براند، اولاف ويدهاس و لان كامرون و نيز رهبر جادوگران طراحي، كريستوفر بنگل معروف به طراح راديكال BMW برخورد خواهيد كرد.

هايدبراند از شركت ميني، كامرون خالق رولزرويس هاي افسانه اي، راب خالق BMWهاي فرمول 1 و رالي، ويدهاس طراح چيره دست تيونينگ هاي BMW در سري هاي (M)، اعضاي اين مافياي هنرمند به پدرخواندگي بنگل هستند كه در جنگ بي رحمانه خودروسازان، از برند BMW حمايت مي كنند.

شايد براي اكثر ما باور كردني نبود كه با خبر شديم نادر فقيه زاده، هم وطن ايراني ساكن مونيخ نيز يكي از نقش آفرينان اين مركز طراحي عظيم در BMW است. اين مسئله با كنجكاوي يكي از دانشجويان طراحي صنعتي كه در كنار مدل هاي مفهومي BMW، امضاي شخصي به نام نادر را مشاهده كرد، افشا شد. دنياي اطلاعات و ارتباطات اينترنتي، امكانات اين ارتباط را برقرار كرد و نادر فقيه زاده شناسايي شد. پيشينه او به نقل از وي عبارت است از:

- نادر فقيه زاده، متولد 1355 تهران
- فوق ليسانس طراحي خودرو از دانشگاه علوم كاربردي فورزهايم آلمان 1996
- طراح كارخانه BMW در شهر مونيخ آلمان
- شروع همكاري با مرسدس بنز 1996
- شروع همكاري با BMW در پروژه طراحي بدنه خودرو 1999.
- همكاري با Design Works امريكا/ تحقيقات و طراحي موضوع پايان نامه درباره خودروي قابل پرواز توربيني به نام Visoonair در سال 2001.
- دريافت درجه كارشناسي ارشد طراحي خودرو در سال 2001.
- طراحي خودروي پيشرفته BMW، طراحي چند كانسپت بدنه و تحقيقات در مورد طراحي داخلي و بدنه خودرو در سال 2001 تا 2003
- شركت در مسابقات طراحي بدنه خودرو با موضوع BMW سري 3
- ارائه طرح كانسپت براي سري 7 آينده در سال 2004
- طراح رسمي BMW در استوديوي طراحي خودرو در سال 2005
- برنده مسابقه طراحي سري 7 آينده براي سال 2009


نادر فقيه زاده - طراح داخلي خودروهاي BMW

ادامه اين مقاله ماحصل ارائه كنفرانس تخصصي طراحي خودرو است كه در تاريخ 30/5/85 به دعوت از مديريت امور طراحي محصول شركت ساپكو و مديريت امور آموزش، با استقبال بي نظير جامعه طراحان صنعتي ايران، كارشناسان گروه صنعتي ايران خودرو و شركت طراحي مهندسي و تأمين قطعات ايران خودرو (ساپكو) برگزار شده است.

فقيه زاده مي گويد: BMW مي خواهد بازار خودروهاي كلاس Premium را در اختيار داشته باشد و طرح خودرو در اين حوزه، يكي از دلايل فروش خودروهاي BMW در دنياست.

گروه BMW صاحب و مالك برندهاي BMW، رولزرويس و ميني در دنياست. همچنين يكي از بزرگان توليد موتورسيكلت در دنياست كه تشريح اين بخش از فعاليت BMW در اين گفتار، ممكن نيست. بنابراين BMW در سه بخش عمده: بانك ها، موتورسيكلت و خودرو متمركز شده كه در بخش خودرو، شامل زيرمجموعه هاي marketingو Production و Development & Buy است.

BMW صاحب شركت Design Works در آمريكاست كه مشابه شركت هاي مستقل PININFARINA و ITALDESIGN به برندهاي ديگر خودروسازان دنيا نيز خدمات ارائه مي دهد. با نگاهي به وب سايت اين شركت، در مي يابيم كه BMW براي تجارت مشتريان، ايده پردازي مي كند. اين ايده ها ممكن است به كوچكي يك Cool Disk يا به بزرگي يك قايق تفريحي باشد.

نطفه Consept ها يا خودروهاي مفهومي BMW، در همين مركز بسته مي شود كه در تصرف طراحان آينده نگر است. آنها داراي قدرت تجسم آينده و رهبري دنياي فردا هستند.

تناسب وزن ها:
خودروهاي سواري BMW، پيكره هايي هستند كه مي بايستي موتورهاي 6 سيلندر خطي را پشتيباني كنند. بنابراين، براي پوشاندن اين موتورها، به درب موتورهاي كشيده و نيز اتاق و صندوق عقب مناسب نياز است. در داخل خودرو نيز فضا به ترتيب از بالا به پايين به سه قسمت است: 
1. Display
2. Décor
3. Ergonomy

Surface:
Exterior بدنه هاي BMW، داراي گرافيك پرتحرك و تنش هاي فرمي شديد است تا خودرو، ديناميك به نظر برسد. اين فرمول در تزئينات داخلي خودرو نيز رعايت شده است.

پيشينه طراحي در BMW:
در سال هاي دور، مهندسان BMW در واقع طراحان خودروهاي اين شركت بودند. در واقع، مرزي مشخص بين طراحان خودرو و مهندسان مكانيك وجود نداشت. قطعات خودرو نيز با روش هاي كاملاً دست ساز، تهيه و مونتاژ مي شدند. بعدها با توجه به بحث توليد انبوه و تهيه قالب هاي بدنه، خودروهاي توليدي از سبك و مد خاص خود برخوردار شدند.

در حالت كلي، فرايند طراحي به صورت مدل زير در BMW حاكم است:

 

مرحله UNDERSTANDING:
در گذشته اي نه چندان دور، خودروهاي كلاس هاي متفاوت BMW بسيار شبيه به هم بودند و حوزه ها، هويت نداشتند. مثلاً، تفاوت بين سري هاي 3، 5 و 7 آنچنان چشم گير نبود كه بيننده بتواند به راحتي متوجه آن شود. در سال هاي اخير كه كلاس هاي خورو BMW گسترش پيدا كرده اند، تصميم گرفته شد كه هر كلاس، شخصيت و هويت خاص خود را داشته باشد. اين مفهوم را به مثال هاي ساده و قابل تصور تعميم مي دهيم. در گذشته، مدل هاي BMW از نظر ماهيت و هويت، شبيه تكه هايي با اندازه هاي مختلف بودند كه از يك رول ژامبون بريده شده باشد.

اما عقيده مدرن براي شخصيت سازي و هويت پردازي مدل هاي مختلف BMW، همانند كتابخانه اي است كه كتاب هايي با اندازه هاي مختلف و مضمون هاي متفاوت را در خود دارد كه هر كدام، داراي شخصيت منحصر بفرد خويش هستند. در حوزه هاي جديد BMW، خودروها بين مدل هاي Z4 تا سري 7 قرار گرفته اند.

هر قدر كه Z4، ديناميك، جوان، با تنش هاي بسيار زياد در بدنه و در قالب يك روداستر اسپورت دو نفره طراحي شده، سري 7 به مجموعه اي هنري، پرابهت و ايستا شبيه است. در اين ميان، گروه X از نظر تجملي نزديك به سري 7 بوده و در عين حال، خودرويي SUV است.

در هسته مركزي طراحي شركت BMW، حدود 20 طراح اصلي وجود دارد كه تيم هاي ديگري به نام هاي طراحان اتصالات و جزئيات و طراحان ارگونوميست، بسته هاي طراحي را حمايت مي كنند. هر چه از سري 1 (قيمت هاي پايين تر و قابل دسترسي تر براي جوانان) كه داراي بدنه هاي مدرن ديناميك است، به سوي سري هاي بالاتر (3 و 5) پيش برويم، بدنه ها هنري تر و كلاسيك و روي خط افقي قرار مي گيرند. در اين مدل ها، درب صندوق روي اين خط مفروض قرار گرفته و بر حجم صندوق عقب تأكيد مي كند. در فضاي داخلي خودروهاي BMW، تكنولوژي هاي بسيار زيادي با هم تعامل دارند. بنابراين، BMW تصميم گرفت كاركرد و كنترل اين ادوات پيشرفته در داخل كابين را ساده و ساده تر كند. به همين علت، از مفهوم Content Over Dogma بهره برداري كرد و سعي كرد كنترل ها را تركيب و هوشمندسازي كند تا استفاده گر بتواند با كمترين حركت فيزيكي دست و تنه، به طور همزمان چندين سيستم را تحت كنترل داشته باشد كه كاري بسيار پيچيده است. اينكه بدن، بدون حركت بيش از دست و چشم بتواند تمام عملكردهاي خودرو را كنترل و تنظيم كند، در ابتدا بسيار متهورانه و دشوار به نظر مي رسيد، اما BMW اين راه را شناخت و از آن درست بهره برداري كرد. بعدها، ايده هاي BMW در مدل هاي بنز و آئودي، به نحوي ديگر مورد استفاده قرار گرفت كه نشانه موفقيت BMW از نظر درك آينده بود.

BMW با تفكر بازگشت به گذشته همراه با تفكرات مدرن، سعي كرد با مرور در طرح هاي خودرويي قديمي و درك مفاهيم ناب طراحي آنها، اين مفهوم ها را در خودروهاي آينده به كار گيرد. نمونه مثال زدني اين قضيه، مدل مفهومي Mille- Miglia است كه با اقتباس از مدل BMWا328 متعلق به 1930 توليد شده و در مسابقات Mille- Miglia مقام اول را به دست آورد.

زبان هنري در مسائل فني مربوط به ساخت بدنه اين خودرو، به شكل زيبايي پنهان شده است. در ژاپن، روشي هنري وجود دارد كه در آن، با استفاده از خم و تاي كاغذ، مجسمه ها و فرم هاي بسيار زيبايي ساخته مي شود. از اين روش در شكل گيري بدنه كانسپت جديد، استفاده شده و در پلتفرم اين كانسپت و داشبوردها سعي شده از همپوشاني ورق ها بر روي يكديگر، نوعي مدل حجمي اوريگام با استفاده از ورق هاي فولادي به دست آيد.

 

در بخش طراحي BMW، فلسفه Gina براي نخستين بار به رخ بخش هاي طراحي محصول كشيده شد. در اين فلسفه يك بالرين كه لباس سراسري از استرج بر تن دارد، بدون تماس بدن با پارچه حركات مورد نظر خود را تنها از طريق ايجاد پيچ و خم در خود پارچه، نشان مي دهد.

پارادايم قديم BMW، شامل مفهوم هاي: محسوس بودن، قيمت ارزان و كيفيت بالاست. در Gina، اين مفهوم با قوت تمام باقي مانده اما مفاهيم احساسات جديد، هنر طراحي، كاركرد جديد و چند منظوره نيز به آن اضافه مي شود.

تفاوت فلسفه قبلي BMW با فلسفه مدرن كنوني، همانند تفاوت كتابخانه اي كلاسيك با قفسه هاي افقي و يكنواخت و كتابخانه اي مدرن با انحناهاي تابع مد و طراحي جديد است. يعني همان كاركرد نگهداري و تقسيم بندي كتاب ها حقظ شده، اما همانند پيكره اي مدرن، فضاي پيرامون خود را مفهوم بخشيده است.

در گذشته، طراحي BMW بر اساس فلسفه Gina، فقط در كانسپت ها و مدل هاي مفهومي آينده نگر عرضه شده به نمايشگاه هاي خودرو نمود داشت، اما امروزه از اين فلسفه در مدل هاي سري هاي مختلفي كه به توليد انبوه مي رسند، استفاده مي شود.

در مدل هاي جديد BWM

، وقي درب موتور را بالا مي زنيد، قسمت هاي گرم موتور از قسمت هاي سرد كه بايد براي سرويس هايي همچون تعويض روغن، آب، روغن هيدروليك فرمان، باطري ها، استفاده شوند، به وسيله ميله هايي كه با پارچه پوشانده شده اند و در صورت نياز، توسط زيپ هايي باز مي شوند، جدا شده است.
از اين ايده، در معماري ورزشگاه المپيك مونيخ كه سقف هايش با موادي مشابه خميرهاي پارچه اي پوشيده شده است، استفاده شد. عملكرد و ظاهر اين پوشش، بسيار جالب و در عين حال زيباست و از آن مهم تر، فرم و كاربرد آن طرح كاملاً با يكديگر مطابقت دارد.

در مرحله understanding، حدود 20 طراح ايده هاي خود را به نمايش مي گذارند. در واقع، رقابت طراحان در اين مرحله، بيشتر مشابه جنگ گلادياتورهاست. فقط طرح چند طراح به مرحله بعدي راه پيدا مي كند. رؤساي بخش هاي طراحي، سرنوشت طرح ها و ايده هاي طراحان را مشخص مي سازند. در اين مرحله، يك طراح از تيم طراحي BMW به اوج مي رسد و بقيه به دنبال پروژه هاي جديدي مي روند تا دوباره خود را در آن شكوفا سازند.

مرحله Believing:
در مرحله بعدي، تعدادي از طرح هاي منتخب به فاز tape drawingا، tape rendering، به ابعاد يك به يك تبديل مي شوند و مطالعه هاي زيبايي شناسي آنها براساس همين نقشه ها انجام مي شود.

در اين مرحله، طراحان سعي مي كنند ايده هاي خود را به وسيله اين tapeها بسازند. هم زمان با آنها، طراحان ارگونومي نيز ابعاد را با Package هاي ارگونومي، هماهنگ مي كنند. سپس، طراحان رايانه اي استايل (CAS) با استفاده از نرم افزارهاي تخصصي Rhino و Alias، ايده ها را به مدل هاي ديجيتالي تبديل مي كنند و با استفاده از قابليت هاي بي شمار اين نرم افزارها، سطوح داراي مواد خاص را تعريف مي كنند. در اين مرحله، طراحان رايانه اي، رابطه اي تنگاتنگ با طراحان استايل دارند كه اتودها و ايده هايشان در نماهاي مختلف توسط تكنيك هاي مختلف نظير Aqua Marker (ماژيك هاي طراحي) بر روي كاغذ انجام شده است. اين طرح ها در استوديوهاي مجازي، به مدل هاي بسيار واقعي كامپيوتري تبديل مي شوند. خودروهاي مجازي، در اين مرحله آخرين تغييرات و بهبودها را مي پذيرند تا فرم هاي خاص و ايده ها نمودهاي ويژه خود را پيدا كنند.

 

پس از تثبيت طرح در CAS، دوباره tape drawing انجام شده و مدل هايي با خميرگلي ساخته مي شود. در اين مرحله، مدل سازان گلي همانند پديدآوري پيكره اي زيبا، نهايت دقت و ظرافت را در ايجاد فرم خاص خودرو به كار مي گيرند. تا انحناها، فرورفتگي و برآمدگي هاي مورد نظر طراح، نمود واقعي پيدا كند. در اينجا، ارتباطي تنگاتنگ بين مدل سازان و طراحان برقرار شده و تا ساعت هاي متمادي، همكاري نزديكي در زمينه، مدل ها صورت مي پذيرد.
جالب اينجاست كه مركز طراحي BMW، بر اين باور است كه در اين روند، هيچ دستگاه يا نرم افزاري نمي تواند جايگزين كار دست شده و حس هنرمندانه طراح را به واقعيت تبديل كند. به همين علت، هنوز بر انجام اين روش تكيه مي شود.

همزمان، مدل ها دوباره با بسته هاي ارگونومي، آيروديناميك، مكانيكي مورد ارزيابي هاي پي در پي قرار مي گيرند. اين مرحله، بسيار ظريف و حساس است، زيرا ايده هاي مناسب طراحان نبايد به خاطر تكنيك از بين برود. به بياني ديگر، در اين مرحله، مهندسان و طراحان در تعاملي سخت با يكديگر، رو در رو شده تا محصول نهايي، بي نقص و بي رقيب باشد.

به طور متوسط، مرحله كلي مدلينگ تا 2 ماه (شبانه روزي) طراحان را پاي مدل ها نگاه مي دارد تا ايده ها جان بگيرند و قابل لمس شوند. زماني كه فيلم هاي رنگي داراي قابليت پوشش سطح مدل، بر روي كار كشيده مي شوند، چهره واقعي طرح نمايان شده و به اصطلاح High light مي شوند.

 

تمام سطوح كروميك، ديتيل ها با كوچك ترين جزئيات، آدم ها و گرافيك، بعد از پوشش دهي جانمايي مي شوند تا وزن و تنش مورد نظر طراح در مدل ايجاد شود. رؤساي طراحي، استراتژي كلي شركت را مي بينند و به همين خاطر نظرات و ايده هاي ويژه اي دارند كه خلاقيت و زبردستي طراح اين نظرات را پشتيباني مي كند، البته بدون اينكه كوچك ترين خللي به ايده خود طراح وارد شود.

از اين مدل ها در فضاهاي مختلف، ارزيابي هاي بسيار دقيقي توسط مديران طراحي BMW انجام مي شود، مثلاً در نور طبيعي روز، فضاي آزاد و آفتابي، فضاهاي ابري و باراني يا مه و برف. تمام اين مدل ها، در هر شرايطي مورد ارزيابي هايي موشكافانه قرار مي گيرند.

در طراحي فضاي داخلي نيز همين روند انجام مي شود با اين تفاوت كه محدوديت هاي طراح به دليل تكنولوژي هاي بسيار متعددي كه بر اين فضاها حكم فرماست، بيشتر است. لذا كار در فضاي داخلي براي طراح، به مراتب سخت تر است. ايمني، راحتي، موارد تكنولوژيكي، محدوديت ها و مرزهايي هستند كه طراح بايد بتواند با خلاقيت و مانورهاي بي نظير، بدون وارد كردن كوچك ترين خدشه اي به اصول تعريف شده، ايده خود را ارائه دهد.
اين ظرافت ها باعث شده اند كه طراحان واقعي خودرو در دنيا، انگشت شمار باشند و شركت ها همانند سرمايه اي بزرگ و غيرقابل جايگزين، از آنها حمايت هاي ويژه اي كنند. تمامي مراحل طراحي با ضريب امنيتي بالا و در محيط هايي بسيار حفاظت شده انجام مي شود تا طرح هاي نو، توسط رقبا كپي برداري نشود. چه بسا جاسوسان صنعتي و خبرنگاران جنجالي نشريات خودرو كه همواره مترصد شكار سوژه اي ناب هستند، زيان هاي جبران ناپذيري به مؤسسات توليدي وارد آورده اند.

در سفر تيم اصلي طراحي كه حدوداً 6 نفر هستند، همراهان بسيار زيادي هم سفر هستند. مثلاً، كارشناسان مواد، به دليل شناخت دقيق رنگ ها و تكنولوژي هاي مختلف براي فضاي داخلي و خارجي خودرو، پيشنهادهاي جالبي به طراحان مي كنند. آنها نظريات خاص طراح را با كلكسيون هاي بزرگي كه در اختيار دارند، از نظر رنگ، رويه، بافت، دوخت و اتصالات خاص، تأمين مي كنند. اين انتخاب ها بايد از نظر اقتصادي، عمر مفيد و كيفيت، به طور دقيق بررسي شوند. حتي بوهاي متصاعد شده از مواد نيز مورد مطالعه هاي كارشناسانه خاص قرار مي گيرد تا در نهايت، يك خودرو BMW تجربه و احساس خاص بي نظيري را براي مالكانش به ارمغان آورد.

البته تيمي متشكل از بچه ها، خانم ها و آقايان در اندازه ها و نژادهاي مختلف، براي مطالعات ارگونوميك در خدمات تحليل گران ارگونومي واحد طراحي BMW هستند. آنها ارزيابي فرم ها و فضاها را با استفاده از ابعاد و خاصيت هاي فيزيكي متفاوت خود، براي كارشناسان تسهيل مي كنند.

ارگونوميست هاي BMW، بدن هاي مختلف انساني را با جنس ها و نژادهاي مختلف، اسكن سه بعدي كرده اند. اين داده ها، كاربردي بي نظير و امكاناتي ويژه را در اختيار طراحان CAS در واقعيت مجازي (Virtual Reality) قرارمي دهد تا آناتومي بدن انسان ها را براساس عملكردهاي مختلف خودرو، مورد بررسي هاي خاص قرار داده و موارد عدم تطابق بسته هاي ارگونومي را به منظور انجام تغييرات، به طراح اعلام كنند. مثلاً، در مدل هاي واقعيت مجازي، آزمايش هاي واقعي سوار و پياده شدن دامي ها (عروسك هاي ارگونوميك) كه ابعاد بدنشان با داده هاي بانك اطلاعاتي تطابق دارد، واقعاً در محيط هاي Alias انجام مي شود.

ارگونومي دستگيره ها، براي استفاده اطفال و كهن سالان، ارگونومي ديد تمام اينسترومترها با فركانس هاي مختلف نور نمايشگرهاي داخل كابين، ارزيابي مي شود تا راحت ترين آنها انتخاب شود، بدون اينكه تأثيري منفي در تمركز و دقت راننده ايجاد كند.

تيم هاي متخصص آيروديناميك نيز از ديگر همراهان تيم طراحي BMW هستند. آنها، مدل ها را در كانال هاي آيروديناميك مورد ارزيابي هاي مختلف قرار مي دهند (پيچش و تنش هاي جريان هوا با خودرو توسط مه هاي ويژه قابل تشخيص). همچنين در اين كانال ها با ايجاد بارندگي هاي مصنوعي همراه با گل و لاي، مسيرهاي مواج ايجاد شده روي بدنه، كاملاً بررسي مي شوند تا خودرو در شرايط متفاوت آب و هوايي، بي عيب و نقص عمل كند.
مدل هاي كلي تمامي سري هاي BMW، در آرشيو و انبارهايي ويژه نگهداري مي شوند تا در صورت تغيير در يك مدل، همان تغيير در همان مدل ها ايجاد شود.

در انتهاي مرحله Believing هيجان طراحان به بيشترين حد خود مي رسد، زيرا اينجاست كه طرح نهايي براي توليد انبوه انتخاب مي شود. اين مرحله، در واقع مرحله تولد يك مدل از BMW براي ورود به بازار است.

مرحله SEEING:
دراين مرحله طرح و مدل مورد نظر، پس از انتخاب نهايي، وارد فاز CAM و CAD مي شود. در اين مرحله مهندسان زبده مكانيك با استفاده از ايستگاه هاي ويژه و مجهز Catia تمامي اجزا و قطعات را به صورت Detail طراحي مي كنند تا جزئيات به صورت واقعي طراحي شده و ابزار و قالب هاي نهايي براي توليد انبوه مبتني بر طراحي مصوب، ساخته شود.

اكنون مي توان آنچه را كه براي هر مدل جديد BMW اتفاق مي افتد تا در خيابان ها خودنمايي كرده و در اذهان عمومي باقي بماند، تجسم كنيم. ما همسفر طراحان BMW بوديم؛ آنهايي كه توانستند بين تكنولوژي، اقتصاد و ايده هاي خود، پلي هنرمندانه بسازند و محصولات بي نظيري را به مشتريان گوناگون خويش ارائه دهند و رضايت آنها و منافع اقتصادي شركت و سرمايه گذاران را تأمين كنند.

اين سناريو، كم و بيش براي محصولاتي موفق نظير: خودرو، لوازم خانگي، لوازم صوتي و تصويري و... در اطراف ما اتفاق افتاده و از اين طريق، برندهاي چندمليتي به طور روزافزون بر ابهت و اشتهار خود افزوده اند. جادوگران طراحي صنعتي، در پس فرم ها و رنگ هاي زيباي خود پنهان شده اند، اما امروز ديگر براي ما غريبه نيستند.

خلاصه اي از فعاليت هاي BMW: 
1917: پذيرفتن نام BMW و شكل گرفتن آرم آبي و سفيد كه برگرفته از ملخك موتور هواپيما و پوشش حاله اي زرد رنگ كه نشانه Bavarian بود شكل گرفت كه بعدها آن حاله برداشته شد و BMW به خودروي ملي آلمان تبديل شد. 
1919: در اين سال BMW با توليد 6 موتور 6 سيلندر به يك ركورد جهاني دست پيدا كرد. 
1923: اولين موتور سيكلت دو قلوي خود را با نام R32 توليد كرد. 
1928: توليد اتومبيل را با 7 دستگاه آغاز كرد. 
1929: ركورد مسابقات جهاني سرعت را با موتور سيكلت R37 با سرعت 134 مايل شكست. 
1933: اولين خودروي 3.3 خود را با يك موتور 6 سيلندر به حجم 2/1 ليتر و طراحي زيبا با يك جلو پنجره ميله اي استيل دو تكه ساخت. 
1936: مدل 328 را توليد كرد و تا سال 1940 موتورهاي 2 ليتري اسپرت آن را ساخت. 
1939: BMW شروع به طراحي و ساخت موتورهاي كمپرسور كرد. 
1939 تا 1945: ساخت موتورهاي 132 و 801 براي هواپيماي Focke-wulf و موتور 003 توربين دار گازي و توليد اولين هواپيماي موتور جت دنيا از موفقيت هاي آن بود. 
1956:.توليد مدل هاي 303 و 507 را با اتاق هاي كوپه و كروك آغاز كرد. 
1959: BMW در يك بحران مالي قرار گرفت و در كنار همين موضوع يك پيشنهاد توسط دايملر بنز صورت گرفت كه سهام كوچكي در BMW داشته باشد كه در نهايت با مقداري مقاومت راي موافق داده شد و اين كار تا زماني ادامه داشت كه دچار بحران بود. 
1962: به توليد خودروهاي اسپرت در كلاس 1500 سي سي پرداخت. 
1966: توليد خودروهاي 2 درب و 6 سيلندر را با اتاقي بزرگ و حجم موتور 2500 سي سي آغاز كرد. 
1969: موتور سيكلت هاي Flat-twin را در برلين ساخت. 
1970: در اين سال آقاي Eberhard V.Kuenheim به مقام رياست BMW در آمد و آن را به يك برنامه ريزي دقيق به يك مجموعه ثابت و پا برجا تبديل كرد. 
1972: ساختمان مركزي جديد BMW به نام (HQ) كه شبيه 4 سيلندر كنار هم طراحي شده بود افتتاح شد. 
و در همين سال به مناسبت المپيك ماراتون در مونيخ خودروي 2002 را با موتور الكتريكي به نمايش گذاشت و همچنين مدل جديد سري 5 (E21) را ساخت. 
1973: خودروي F2 را براي شركت در مسابقات Touring اروپا ساخت. 
1974: يكي از شاهكارهاي BMW در همين سال ساخته شد. 2002 Turbo كه مجهز به توربو شارژ بود و عنوان بهترين خودروي سال را به خود اختصاص داد. 
1975: شروع به ساخت سري 3 (E21) براي حضور در مسابقات را نمود. 
1976: اولين مدل سري 6 (E24) و موتور سيكلت R100RS را ساخت. 
1977: اولين مدل سري 7 (E23) را ساخت. 
1978: آغاز طرح توليد سري هاي M را با M1 آغاز كرد. 
1980: تأسيس يك شركت طراحي در انگلستان. 
1981: ساخت موتور سيكلت R80G/S براي حضور در مسابقات پاريس داكار. 
1983: ساخت اولين مدل فرمول F1 و موتور M12 كه توسط Nelson Piquets Brabham طراحي شد و به همين منظور به BT52 مشهور شد كه بهترين توربو شارژر بر روي آن نصب شده بود و اولين موتور سيكلت هاي 4 سيلندر سري K را ساخت. 
1985: شروع به طراحي و تحقيقات بر روي خودروهاي مفهومي را آغاز كرد. 
1986: سري هاي 3 را براي حضور در مسابقات آماده كرد. 
1987: اولين گروه هاي خودروهاي Z را با نام Z1 آغاز كرد و مدل جديد سري 7 (750i) را با موتور V12 را ساخت. 
1990: سري 8 (850i) را ساخت كه توانست ركورد سرعت 281 كيلومتر را در كلاس خود بشكند و به يك افسانه تبديل شد و در همين سال ساخت و طراحي موتورهاي Rolls-Royce را بدست گرفت. 
1991: اولين خودروي مفهومي الكتريكي را با نام (E1) طراحي كرد. 
1992: يك ساختمان جديد در Spartan Burg در جنوب Carolina تأسيس كرد. 
1993: Eberhard V.Kuenheim بعد از گذشت 25 سال باز نشسته شد و آقاي Bernd Pichestrieder به عنوان مدير جديد جانشين آن شد. همچنين از مدل هاي جديد موتور سيكلت R1100 (Boxer) و (F650) پرده برداري شد. 
1994: خريد كامل سهام شركت Rover صورت گرفت و مقدمه طراحي جديد سري 3 آغاز شد. 
1995: مدل جديد سري 5 (E39) روانه بازار شد. 
1996: ساخت موتورهاي خود را در كشور برزيل آغاز كرد و نسل جديد سري Z را با نام Z3 توليد كرد كه به يك شهرت جهاني دست پيدا كرد و از محبوبيت خاصي برخوردار شد. 
1998: كل سهام Rolls-Royce را خريداري كرد و در همين سال نسل جديد روور 75 را توليدكرد. 
1999: پديده هاي خود را آفريد X5، Z8 و كانسپت Z9 و مدل V12LMR را براي مسابقات لمان طراحي كرد. 
2000: كه مجموعه Mini را زير پوشش خود در آورد. تشكيل تيم جديد F1 يا (BMW-Williams) و توليد نسل جديد سري 3 از ديگر دستاوردهاي آن بود و همچنين پروژه EXPO2000 كانسپت را آغاز كرد كه به خودروي (Clean Erergy) مشهور شد. 
2001: اولين مدل هاي Mini را با نام هاي Mini One و Mini Cooper را بيرون داد و همچنين نسل جديد سري 7 را توليد كرد. 
2002: نسل جديد Cooper اسپرت را با نام Coopers توليد كرد و توانست براي اولين بار در دنيا تكنولوژيي هيبريدي را اختراع كند. و اين يك موفقيت عظيم در صنعت براي BMW به شمار مي آمد. 
2003: نسل جديد Rolls-Royec را با نام فانتوم (Phantom) توليد كرد كه به يك شاهكار در سال 2003 تبديل شد. 
2004: نسل جديد Mini كروك، سري 1، سري 6، Z4 و X3 را كه هر 3 جديد و اولين نسل در سري هاي خودد بودند را توليد كرد و همگي ويژگي خودروهاي اسپرت را داشتند. 
2005: يك تحول كامل را در طراحي نسل هاي خود در سري هاي 3 و 5 و 7 ايجاد كرد و BMW را با تمامي خودروهاي دنيا متفاوت ساخت. 
2006: گروه BMW حدود 17 ميليون پوند را براي ساخت آكادمي خود در كشور انگلستان هزينه نمود و همچنين توليدات كارخانه خود را از مرز 1 ميليون دستگاه گذراند. 
2007: مدل جديد كانسپت CS كه جزو عجايب شناخته شد. 
2008: نسل جديد سري 6 و X5 كه در راه است. BMW خودروي ملي كشور آلمان است.

گردآورنده : ميركاظمي گروه مفتاح رهنورد